باری، هوس کردم کمی امشب غزلخوانی کنمدر چنته دارم هرچه را بر ملت ارزانی کنمفصل بهار است و دلم را باد با خود میبردای گل بیا تا من به دورت گردهافشانی کنمدروازهها بستهاست و تن خستهاست و بازی بیرمقکو آن غزال تیزپا تا من خیابانی کنماهل نمازم من ولیکن قبله را گم کردهامکو کعبه آمال من تا من مسلمانی کنمگویند دارد هر سخن جایی و هر نکته مکانبگشا در مهدیّه را تا من سخنرانی کنمبر چشمهٰ عشقم صفورا شو بیا، پاشو بیالازم شود بهر پدر یک عمر چوپانی کنمچون شاهماهی نغمهخوان از بحر غم بیرون بیاتا من به پیش پای تو محمود قربانی کنماین جمعه باز آ لااقل از کوچهٰ ما کن گذرتا کوچه را چون نیمه شعبان چراغانی کنمکمکم دگر این شعر را باید به پایان آورمآنرا نباید بیش از این بیهوده طولانی کنمهم وزن کم آوردهام هم قافیه، آخر چراباید
خدای نظم را از خود عصبانی کنم پرواز ناکام تهران-یاسوج...
ما را در سایت پرواز ناکام تهران-یاسوج دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : alireza-sadeghi بازدید : 22 تاريخ : شنبه 25 آذر 1402 ساعت: 14:02